معنی فارسی walrus
B1 /ˈwɑl.ɹəs/فیلدریایی، پستانداری بزرگ و آبی که در نقاط قطبی زندگی میکند و به خاطر دندانهای نیش بلند و پوست چروکیدهاش مشهور است.
A large marine mammal with long tusks and whiskers, often found in cold waters of the Arctic.
- noun
noun
معنی(noun):
A large Arctic marine mammal related to seals and having long tusks, tough, wrinkled skin, and four flippers, Odobenus rosmarus.
example
معنی(example):
فیلدریایی یک پستاندار دریایی بزرگ است که به خاطر یالها و سبیلهایش شناخته شده است.
مثال:
The walrus is a large marine mammal known for its tusks and whiskers.
معنی(example):
فیلدریاییها معمولاً در مناطق قطبی پیدا میشوند.
مثال:
Walruses are often found in the Arctic regions.
معنی فارسی کلمه walrus
:
فیلدریایی، پستانداری بزرگ و آبی که در نقاط قطبی زندگی میکند و به خاطر دندانهای نیش بلند و پوست چروکیدهاش مشهور است.