معنی فارسی wambengers
B1عنوانی خاص به یک گروه یا افراد با سنتهای خاص و منحصر به فرد.
A term used to refer to a specific group of people who are known for their distinct traditions.
- noun
noun
معنی(noun):
The pouched mouse (of genus Phascogale)
example
معنی(example):
وامبنجرهای شهر به خاطر سنتهای منحصر به فردشان شناخته میشدند.
مثال:
The wambengers of the town were known for their unique traditions.
معنی(example):
به عنوان وامبنجرها، آنها اغلب برای جشنوارههای اجتماعی دور هم جمع میشدند.
مثال:
As wambengers, they often gathered to celebrate community events.
معنی فارسی کلمه wambengers
:
عنوانی خاص به یک گروه یا افراد با سنتهای خاص و منحصر به فرد.