معنی فارسی wandervogel
B2واندروگل، شخصی که به گشت و گذار در طبیعت و سفر با هدف لذت بردن از مناظر زیبا میپردازد.
A person who is inclined to wander or travel, especially in nature.
- NOUN
example
معنی(example):
یک واندروگل کسی است که از گشتن در طبیعت لذت میبرد.
مثال:
A wandervogel is someone who enjoys wandering in nature.
معنی(example):
او در حین سفر به جنگلها احساس میکرد که یک واندروگل است.
مثال:
She felt like a wandervogel while traveling through the forests.
معنی فارسی کلمه wandervogel
:
واندروگل، شخصی که به گشت و گذار در طبیعت و سفر با هدف لذت بردن از مناظر زیبا میپردازد.