معنی فارسی war baby
B2جنگ بچه، اصطلاحی برای کودکانی که در حین جنگ و مناقشات زاده میشوند و معمولاً در وضعیتهای دشواری پرورش مییابند.
A term for children born during wartime, often facing unique challenges in their upbringing.
- NOUN
example
معنی(example):
اصطلاح 'جنگ بچه' به کودکانی اطلاق میشود که در دوران جنگ متولد شدهاند.
مثال:
The term war baby refers to children born during wartime.
معنی(example):
بسیاری از جنگ بچهها پس از پایان جنگ با چالشهایی مواجه شدند.
مثال:
Many war babies faced challenges after the conflict ended.
معنی فارسی کلمه war baby
:
جنگ بچه، اصطلاحی برای کودکانی که در حین جنگ و مناقشات زاده میشوند و معمولاً در وضعیتهای دشواری پرورش مییابند.