معنی فارسی warbled

B1

نوعی آواز خواندن کوتاه و ملودیک، که معمولاً برای جلب توجه یا ابراز شادی است.

Past tense of warble; to sing or play in a trilling manner.

verb
معنی(verb):

To modulate a tone's frequency.

معنی(verb):

To sing like a bird, especially with trills.

معنی(verb):

To cause to quaver or vibrate.

معنی(verb):

To be quavered or modulated; to be uttered melodiously.

example
معنی(example):

او در حین قدم زدن در پارک یک آهنگ را آواز خواند.

مثال:

He warbled a tune while walking in the park.

معنی(example):

بلبل در غروب آهنگ شیرین خود را آواز خواند.

مثال:

The nightingale warbled its sweet song at dusk.

معنی فارسی کلمه warbled

: معنی warbled به فارسی

نوعی آواز خواندن کوتاه و ملودیک، که معمولاً برای جلب توجه یا ابراز شادی است.