معنی فارسی warcry

B2

فریادی که توسط گروهی از جنگجویان ایجاد می‌شود تا اراده و همبستگی را در بحبوحه جنگ تقویت کند.

A battle shout used by warriors to inspire courage and rally troops in battle.

noun
معنی(noun):

An exclamation intended to rally soldiers in battle, a battle cry.

example
معنی(example):

سربازان قبل از حمله به جنگ، فریاد جنگی خود را آوردند.

مثال:

The soldiers shouted their warcry before charging into battle.

معنی(example):

هر قبیله فریاد جنگی منحصر به فردی دارد که اعضای آن را به هیجان می‌آورد.

مثال:

Every clan has its unique warcry that inspires its members.

معنی فارسی کلمه warcry

: معنی warcry به فارسی

فریادی که توسط گروهی از جنگجویان ایجاد می‌شود تا اراده و همبستگی را در بحبوحه جنگ تقویت کند.