معنی فارسی ward of court
B2کودکی که تحت سرپرستی قانونی دادگاه قرار میگیرد و حقوقش به دلیل شرایط خاصی از جمله غفلت والدین محافظت میشود.
A child who is placed under the protective care of the court due to parental neglect or incapacity.
- NOUN
example
معنی(example):
این کودک پس از اینکه والدینش حضانت را از دست دادند، تحت سرپرستی دادگاه قرار گرفت.
مثال:
The child became a ward of court after the parents lost custody.
معنی(example):
در مورد غفلت، دولت ممکن است یک کودک را تحت سرپرستی دادگاه قرار دهد.
مثال:
In the case of neglect, the state may declare a child a ward of court.
معنی فارسی کلمه ward of court
:
کودکی که تحت سرپرستی قانونی دادگاه قرار میگیرد و حقوقش به دلیل شرایط خاصی از جمله غفلت والدین محافظت میشود.