معنی فارسی ward rounds
B2بازدید منظم پزشکان از بیماران در بیمارستان برای ارزیابی وضعیت آنها و ارائه مشاوره درمانی.
Regular visits by medical staff to patients in a hospital to assess their condition.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک برای بررسی پیشرفت بیماران، دورهای بیمارستانی را انجام داد.
مثال:
The doctor conducted ward rounds to check on the patients' progress.
معنی(example):
دورهای بیمارستانی برای اطمینان از دریافت مراقبت مناسب توسط تمام بیماران ضروری است.
مثال:
Ward rounds are essential for ensuring all patients receive proper care.
معنی فارسی کلمه ward rounds
:
بازدید منظم پزشکان از بیماران در بیمارستان برای ارزیابی وضعیت آنها و ارائه مشاوره درمانی.