معنی فارسی wardress
B1 /ˈwɔɹdɹɪs/زنی که در زندان یا مرکز نگهداری از زنان وظیفه نظارت و سرپرستی دارد.
A female officer in charge of supervising female inmates in a prison.
- noun
noun
معنی(noun):
A female warder.
example
معنی(example):
سرپرست بانوان رفتار زندانیان را زیر نظر داشت.
مثال:
The wardress monitored the behavior of the inmates.
معنی(example):
به عنوان سرپرست بانوان، او مسئولیت ایمنی در زندان را داشت.
مثال:
As a wardress, she was responsible for ensuring safety in the prison.
معنی فارسی کلمه wardress
:
زنی که در زندان یا مرکز نگهداری از زنان وظیفه نظارت و سرپرستی دارد.