معنی فارسی ware

A2 /wɛɚ/

ظروف و لوازمی که برای غذا خوردن، آشپزی و آماده‌سازی غذا استفاده می‌شوند.

Items made of a particular material, typically used for a specific purpose.

noun
معنی(noun):

The state of being aware; heed.

adjective
معنی(adjective):

Aware.

example
معنی(example):

او ظروف شیشه‌ای را روی قفسه گذاشت.

مثال:

She put the glassware on the shelf.

معنی(example):

این فروشگاه لوازم آشپزخانه و لوازم خانگی می‌فروشد.

مثال:

The store sells kitchenware and home accessories.

معنی فارسی کلمه ware

: معنی ware به فارسی

ظروف و لوازمی که برای غذا خوردن، آشپزی و آماده‌سازی غذا استفاده می‌شوند.