معنی فارسی wash one's mouth out

B2

عبارتی که به معنای اعمال تنبیه برای گفتن کلمه‌های زننده است، معمولاً به بچه‌ها گفته می‌شود.

To punish someone, typically a child, for using inappropriate language by cleaning their mouth with soap.

example
معنی(example):

اگر همچنان کلمات بد بگویی، دهانت را با صابون می‌شویم.

مثال:

If you keep saying bad words, I will wash your mouth out with soap.

معنی(example):

مادرش تهدید کرد که اگر به ناسزاگویی ادامه دهد، دهانش را با صابون می‌شوید.

مثال:

His mother threatened to wash his mouth out if he didn't stop swearing.

معنی فارسی کلمه wash one's mouth out

:

عبارتی که به معنای اعمال تنبیه برای گفتن کلمه‌های زننده است، معمولاً به بچه‌ها گفته می‌شود.