معنی فارسی wash-up
B1شستشو یا جمع آوری وسایل پس از یک رویداد یا فعالیت.
The act of washing dishes or cleaning up after a meal or event.
- NOUN
example
معنی(example):
شستن ظرفها بعد از مهمانی زمان زیادی برد.
مثال:
The wash-up after the party took a long time.
معنی(example):
ما با هم شستشو کردیم تا سریع تمام شود.
مثال:
We did the wash-up together to finish quickly.
معنی فارسی کلمه wash-up
:
شستشو یا جمع آوری وسایل پس از یک رویداد یا فعالیت.