معنی فارسی washcloth

A1 /ˈwɔʃklɔθ/

پارچه‌ای نرم و کوچک که برای شستن بدن یا صورت استفاده می‌شود.

A small, soft cloth used for washing the body or face.

noun
معنی(noun):

A small cloth used to wash the face and body.

example
معنی(example):

او از یک دستمال شستشو برای پاک کردن صورتش استفاده کرد.

مثال:

She used a washcloth to wipe her face.

معنی(example):

دستمال شستشو باید به‌طور منظم شسته شود تا تمیز بماند.

مثال:

The washcloth should be washed regularly to keep it clean.

معنی فارسی کلمه washcloth

: معنی washcloth به فارسی

پارچه‌ای نرم و کوچک که برای شستن بدن یا صورت استفاده می‌شود.