معنی فارسی waspy

B1

هوای زنانه، به خصوص برای اشاره به انزوا و عوضی بودن یا رفتارهای خاص اشاره دارد.

Characteristic of or resembling a wasp; often used to describe a certain style or attitude.

adjective
معنی(adjective):

Resembling or characteristic of a wasp; wasplike.

معنی(adjective):

Infested with wasps.

مثال:

a waspy apple

example
معنی(example):

او در میهمانی یک لباس وهوای زنانه پوشیده بود.

مثال:

She wore a waspy dress to the party.

معنی(example):

دکوراسیون هوای زنانه لمسه‌ای شیک به اتاق افزود.

مثال:

The waspy decor added a chic touch to the room.

معنی فارسی کلمه waspy

: معنی waspy به فارسی

هوای زنانه، به خصوص برای اشاره به انزوا و عوضی بودن یا رفتارهای خاص اشاره دارد.