معنی فارسی watch one's back
B2مراقب خطرات احتمالی بودن، بهویژه در وضعیتهای رقابتی یا ناپایدار.
To be cautious and aware of potential threats or dangers from others.
- IDIOM
example
معنی(example):
در یک محیط رقابتی، مهم است که مراقب پشت سر خود باشید.
مثال:
In a competitive environment, it's important to watch your back.
معنی(example):
شما همیشه باید در تعامل با افراد حیلهگر مراقب پشت سر خود باشید.
مثال:
You should always watch your back when dealing with tricky people.
معنی فارسی کلمه watch one's back
:مراقب خطرات احتمالی بودن، بهویژه در وضعیتهای رقابتی یا ناپایدار.