معنی فارسی watch springs
B1اجزای مکانیکی که برای عملکرد صحیح ساعت نقش دارند.
Mechanical components that are essential for the proper functioning of a watch.
- NOUN
example
معنی(example):
فنرهای ساعت در این ساعت باید تعویض شوند.
مثال:
The watch springs in this clock need to be replaced.
معنی(example):
فنرهای ساعت برای حرکت یک ساعت مچی ضروری هستند.
مثال:
Watch springs are essential for the movement of a wristwatch.
معنی فارسی کلمه watch springs
:
اجزای مکانیکی که برای عملکرد صحیح ساعت نقش دارند.