معنی فارسی watchcase

B1

کیسه‌ای برای ساعت که از مکانیزم‌های داخلی و اجزای آن محافظت می‌کند و ممکن است از مواد مختلفی ساخته شود.

The outer casing of a watch that protects its internal components and mechanisms.

noun
معنی(noun):

The casing that holds the mechanism of a watch.

example
معنی(example):

کیسه ساعت از مکانیزم‌های ظریف داخل ساعت محافظت می‌کند.

مثال:

The watchcase protects the delicate mechanisms inside a watch.

معنی(example):

او یک کیسه ساعت جدید خرید تا جایگزین کیسه قدیمی که خراشیده شده بود کند.

مثال:

He bought a new watchcase to replace the old one that was scratched.

معنی فارسی کلمه watchcase

: معنی watchcase به فارسی

کیسه‌ای برای ساعت که از مکانیزم‌های داخلی و اجزای آن محافظت می‌کند و ممکن است از مواد مختلفی ساخته شود.