معنی فارسی watchfire
B1آتش یا شعلهای که برای نظارت و هشدار استفاده میشود، معمولاً در مکانهای دورافتاده.
A fire used for signaling or protection, often located in remote areas.
- noun
noun
معنی(noun):
A fire maintained during the night by people keeping watch.
example
معنی(example):
آتش نگهبانی روی کوه به روشنی میسوخت تا گروه دیگر را علامت دهد.
مثال:
The watchfire burned brightly on the mountain to signal the other group.
معنی(example):
او در کنار آتش نگهبانی نشسته بود تا در طول شب گرم بماند.
مثال:
He sat by the watchfire to keep warm during the night.
معنی فارسی کلمه watchfire
:
آتش یا شعلهای که برای نظارت و هشدار استفاده میشود، معمولاً در مکانهای دورافتاده.