معنی فارسی watchlist
B1 /ˈwɒtʃˌlɪst/لیست تماشا به ویژه در زمینه فیلم و تلویزیون به فهرستی از برنامه‌ها یا فیلم‌هایی اطلاق می‌شود که فرد قصد دارد آن‌ها را ببیند.
A list of media titles, typically films or shows, that a person intends to watch in the future.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A list of people or things that are to receive special attention.
verb
معنی(verb):
To add to a watchlist.
example
معنی(example):
من فیلم جدید را به لیست تماشا من اضافه کردم.
مثال:
I added the new movie to my watchlist.
معنی(example):
لیست تماشای او شامل چندین مستند کلاسیک است.
مثال:
His watchlist includes several classic documentaries.
معنی فارسی کلمه watchlist
:
لیست تماشا به ویژه در زمینه فیلم و تلویزیون به فهرستی از برنامه‌ها یا فیلم‌هایی اطلاق می‌شود که فرد قصد دارد آن‌ها را ببیند.
