معنی فارسی water mass
B1تودهای از آب که به صورت انبوه در اقیانوسها یا دریاها وجود دارد.
A large volume of water in a specific area, often defined by temperature and salinity characteristics.
- NOUN
example
معنی(example):
توده آب در اقیانوس بر الگوهای آب و هوایی تأثیر میگذارد.
مثال:
The water mass in the ocean affects weather patterns.
معنی(example):
دانشمندان حرکت تودههای آب را برای درک جریانات مطالعه میکنند.
مثال:
Scientists study the movement of water masses to understand currents.
معنی فارسی کلمه water mass
:
تودهای از آب که به صورت انبوه در اقیانوسها یا دریاها وجود دارد.