معنی فارسی watermill

B2

آسیابی که از نیروی آب برای چرخاندن چرخ‌های آسیاب استفاده می‌کند.

A mill that is powered by water, typically used for grinding grain.

noun
معنی(noun):

A mill powered by water.

example
معنی(example):

یک آسیاب آبی از آب جاری برای تولید انرژی استفاده می‌کند.

مثال:

A watermill uses flowing water to generate power.

معنی(example):

آسیاب آبی قدیمی اکنون یک مکان تاریخی است.

مثال:

The old watermill is now a historical site.

معنی فارسی کلمه watermill

: معنی watermill به فارسی

آسیابی که از نیروی آب برای چرخاندن چرخ‌های آسیاب استفاده می‌کند.