معنی فارسی waterplane
B1هواپیمای آبی، نوع خاصی از هواپیما که بهطور ویژه برای نشستن و برخاستن از سطح آب طراحی شده است.
An aircraft designed to take off and land on water.
- noun
noun
معنی(noun):
The horizontal cross section of a vessel on a level with the waterline
example
معنی(example):
یک هواپیمای آبی میتواند بر روی آب پرواز کند و فرود بیاید.
مثال:
A waterplane can take off and land on water.
معنی(example):
هواپیمای آبی به آرامی بر روی دریاچه پرواز کرد.
مثال:
The waterplane flew gracefully over the lake.
معنی فارسی کلمه waterplane
:
هواپیمای آبی، نوع خاصی از هواپیما که بهطور ویژه برای نشستن و برخاستن از سطح آب طراحی شده است.