معنی فارسی watersides
A2سواحل، نواحی اطراف آب که معمولاً مکانهای مناسب برای تفریح و استراحت هستند.
The edges or banks of a body of water, often used for recreational activities.
- noun
noun
معنی(noun):
The land bordering a body of water
example
معنی(example):
سواحل رودخانه برای پیکنیکها عالی است.
مثال:
The watersides of the river are perfect for picnics.
معنی(example):
ما معمولاً در کنار سواحل قدم میزنیم تا از منظره لذت ببریم.
مثال:
We often walk along the watersides to enjoy the scenery.
معنی فارسی کلمه watersides
:
سواحل، نواحی اطراف آب که معمولاً مکانهای مناسب برای تفریح و استراحت هستند.