معنی فارسی wavery

B1

متزلزل؛ اشاره به حالتی که یکنواخت نیست و نوساناتی دارد.

Having an uneven or fluctuating quality.

adjective
معنی(adjective):

Tending to waver; uncertain or hesitant.

example
معنی(example):

خطوط متزلزل باعث شده بود که نقاشی خاص به نظر برسد.

مثال:

The wavery lines made the drawing look unique.

معنی(example):

خط دست‌نویس متزلزل او خواندن را دشوار کرده بود.

مثال:

Her wavery handwriting was hard to read.

معنی فارسی کلمه wavery

: معنی wavery به فارسی

متزلزل؛ اشاره به حالتی که یکنواخت نیست و نوساناتی دارد.