معنی فارسی wavier
B1موج‌دارتر، صفتی است که برای توصیف چیزی که بیشتر از حالت طبیعی خود دارای امواج یا نوسانات است، استفاده می‌شود.
More wavy; having greater waves or fluctuations than something else.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Rising or swelling in waves.
معنی(adjective):
Full of waves.
معنی(adjective):
Moving to and fro; undulating.
معنی(adjective):
Having wave-like shapes on its border or surface; waved.
معنی(adjective):
(of a margin) Moving up and down relative to the surface; undulate.
معنی(adjective):
Undé, in a wavy line; applied to ordinaries, or division lines.
معنی(adjective):
Drunk
example
معنی(example):
آب هنگامی که باد شروع به وزیدن کرد، موج‌دارتر شد.
مثال:
The water became wavier as the wind picked up.
معنی(example):
استدلال‌های او نسبت به قبل غ unclear>وتری داشت.
مثال:
His arguments were wavier than before, lacking clarity.
معنی فارسی کلمه wavier
:
موج‌دارتر، صفتی است که برای توصیف چیزی که بیشتر از حالت طبیعی خود دارای امواج یا نوسانات است، استفاده می‌شود.
