معنی فارسی waxiest

B1

مومی‌ترین، به درجه‌ای از مومی بودن اشاره دارد که بیشتر از سایر سطوح است.

The superlative form of 'waxier,' indicating the greatest amount of wax-like quality or texture.

adjective
معنی(adjective):

Resembling wax in texture or appearance.

example
معنی(example):

این مومی‌ترین سطحی است که من تا به حال دیده‌ام.

مثال:

This is the waxiest surface I've ever seen.

معنی(example):

هنرمند رسانه‌ای مومی‌ترین را برای مجسمه‌هایش ترجیح می‌دهد.

مثال:

The artist preferred the waxiest medium for her sculptures.

معنی فارسی کلمه waxiest

: معنی waxiest به فارسی

مومی‌ترین، به درجه‌ای از مومی بودن اشاره دارد که بیشتر از سایر سطوح است.