معنی فارسی wayleave

B2

wayleave، موافقتنامه‌ای است برای اجازه دسترسی به زمین دیگران برای کارهای خاص.

An agreement allowing access across someone else's land for specific purposes.

noun
معنی(noun):

Right of way.

معنی(noun):

A right to cross land.

example
معنی(example):

ما باید درخواست یک wayleave کنیم تا کابل‌ها را نصب کنیم.

مثال:

We need to ask for a wayleave to install the cables.

معنی(example):

یک wayleave گاهی اوقات برای توسعه‌های جدید یک الزام است.

مثال:

A wayleave is sometimes a requirement for new developments.

معنی فارسی کلمه wayleave

: معنی wayleave به فارسی

wayleave، موافقتنامه‌ای است برای اجازه دسترسی به زمین دیگران برای کارهای خاص.