معنی فارسی weak-kneed

B1

به کسی اطلاق می‌شود که در موقعیت‌های فشار یا ترس به ضعف می‌افتد.

Describes a person who is weak or lacking in courage, often in stressful situations.

adjective
معنی(adjective):

Lacking will power or strength of character; timid.

example
معنی(example):

بعد از شنیدن خبر، احساس ضعیف‌زانو کردم و به سختی می‌توانستم بایستم.

مثال:

After hearing the news, I felt weak-kneed and could barely stand.

معنی(example):

پاسخ ضعیف‌زانو نسبت به بحران بسیاری را ناامید کرد.

مثال:

The weak-kneed response to the crisis disappointed many.

معنی فارسی کلمه weak-kneed

: معنی weak-kneed به فارسی

به کسی اطلاق می‌شود که در موقعیت‌های فشار یا ترس به ضعف می‌افتد.