معنی فارسی weals
B1به معنای برجستگیها یا لایههایی روی پوست که معمولاً به دلیل واکنشهای آلرژیک ایجاد میشوند.
Raised marks on the skin, often associated with allergic reactions or irritation.
- noun
noun
معنی(noun):
A raised, longitudinal wound, usually purple, on the surface of flesh caused by a stroke of a rod or whip; a welt.
example
معنی(example):
Weals اشکالی شبیه به تپه هستند که بر روی پوست یا در مواد دیگر پیدا میشوند.
مثال:
Weals are ridge-like formations found on the skin or in other materials.
معنی(example):
پس از واکنش آلرژیک، weals بر روی بازوی او ظاهر شد.
مثال:
After the allergic reaction, weals appeared on his arm.
معنی فارسی کلمه weals
:
به معنای برجستگیها یا لایههایی روی پوست که معمولاً به دلیل واکنشهای آلرژیک ایجاد میشوند.