معنی فارسی weaned

B1

کلمه 'weaned' به مرحله‌ای اشاره دارد که یک توله یا نوزاد از شیر مادر جدا می‌شود و به غذایی دیگر منتقل می‌شود.

Having been fed and raised on something other than milk, especially in reference to young animals or infants.

example
معنی(example):

توله‌سگ در هشت هفتگی از مادرش جدا شد.

مثال:

The puppy was weaned from its mother at eight weeks old.

معنی(example):

پس از اینکه نوزاد شیر از مادرش جدا می‌شود، می‌تواند شروع به خوردن غذای جامد کند.

مثال:

Once the baby is weaned, it can start eating solid food.

معنی فارسی کلمه weaned

: معنی weaned به فارسی

کلمه 'weaned' به مرحله‌ای اشاره دارد که یک توله یا نوزاد از شیر مادر جدا می‌شود و به غذایی دیگر منتقل می‌شود.