معنی فارسی weatherly

B1

هوادارانه، به طور مرتبط با شرایط جوی یا آب و هوا.

In a manner relating to weather or atmospheric conditions.

adjective
معنی(adjective):

(of a sailing vessel) Able to sail close to the wind with little leeway.

example
معنی(example):

در وزش قوی باد، درختان به شکل هواداری تکان می‌خوردند.

مثال:

The trees swayed weatherly in the strong breeze.

معنی(example):

او وقتی بیرون رفت، یک کت هواداری پوشید.

مثال:

She wore a weatherly coat when she went out.

معنی فارسی کلمه weatherly

: معنی weatherly به فارسی

هوادارانه، به طور مرتبط با شرایط جوی یا آب و هوا.