معنی فارسی weatherworn
B1کهنهکار به حالتی اطلاق میشود که موجودات یا اشیاء در اثر شرایط جوی تحت تأثیر قرار میگیرند و صدماتی میبینند.
Worn down or damaged by exposure to weather; describes objects affected by natural elements.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Damaged or eroded by the weather.
example
معنی(example):
مجسمه کهنهکار در برابر شرایط جوی پس از سالها نشانههای پیری را نشان میدهد.
مثال:
The weatherworn statue showed signs of aging after many years.
معنی(example):
حصار کهنهکار نیاز به تعمیرات داشت به دلیل شرایط سخت جوی.
مثال:
The weatherworn fence needed repairs due to the harsh elements.
معنی فارسی کلمه weatherworn
:
کهنهکار به حالتی اطلاق میشود که موجودات یا اشیاء در اثر شرایط جوی تحت تأثیر قرار میگیرند و صدماتی میبینند.