معنی فارسی weaver
B1 /ˈwi.vɚ/فردی که با استفاده از وسایل خاص، الیاف را به هم بافته و پارچه یا آثار هنری تولید می‌کند.
A person who weaves fabric or textiles, often as a skilled craft.
- noun
noun
معنی(noun):
One who weaves.
معنی(noun):
A strand of material used in weaving.
معنی(noun):
A weaverbird.
معنی(noun):
An aquatic beetle of the genus Gyrinus.
معنی(noun):
Certain fish of the family Pinguipedidae
example
معنی(example):
بافنده تابلوهای زیبایی برای گالری خلق کرد.
مثال:
The weaver created beautiful tapestries for the gallery.
معنی(example):
او به عنوان یک بافنده در یک کارگاه صنایع دستی سنتی کار می‌کند.
مثال:
She works as a weaver in a traditional craft workshop.
معنی فارسی کلمه weaver
:
فردی که با استفاده از وسایل خاص، الیاف را به هم بافته و پارچه یا آثار هنری تولید می‌کند.
