معنی فارسی week-long

B1

به دوره یا رویدادی اطلاق می‌شود که مدت زمان آن یک هفته باشد.

Describes an event or activity that lasts for a duration of one week.

adjective
معنی(adjective):

Lasting for (approximately) one week.

example
معنی(example):

آنها یک تعطیلات یک هفته‌ای به ساحل برنامه‌ریزی کردند.

مثال:

They planned a week-long vacation to the beach.

معنی(example):

این جشنواره یک جشنواره یک هفته‌ای از موسیقی و هنر است.

مثال:

The festival is a week-long celebration of music and art.

معنی فارسی کلمه week-long

: معنی week-long به فارسی

به دوره یا رویدادی اطلاق می‌شود که مدت زمان آن یک هفته باشد.