معنی فارسی well balanced
B1خوب متعادل، به معنای داشتن توازن مناسب در جنبههای مختلف زندگی یا ترکیب مناسب مواد غذایی.
Having all the necessary elements in proportion; in equilibrium.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رژیم غذایی خوب متعادل است و شامل تمام گروههای غذایی میباشد.
مثال:
The diet is well balanced and includes all food groups.
معنی(example):
یک فرد خوب متعادل به خوبی با استرس کنار میآید.
مثال:
A well balanced person handles stress effectively.
معنی فارسی کلمه well balanced
:
خوب متعادل، به معنای داشتن توازن مناسب در جنبههای مختلف زندگی یا ترکیب مناسب مواد غذایی.