معنی فارسی well conducted

B1

به معنای اینکه چیزی به طرز مؤثر و با کیفیت انجام شده است، معمولاً به مدیریت یا اجرای یک فعالیت اشاره دارد.

Performed or directed in a competent manner; effectively organized or managed.

example
معنی(example):

این رویداد به خوبی انجام و سازماندهی شد.

مثال:

The event was well conducted and organized.

معنی(example):

تحقیقات به خوبی انجام شد و نتایج قابل اعتماد به دست آمد.

مثال:

The research was well conducted, yielding reliable results.

معنی فارسی کلمه well conducted

: معنی well conducted به فارسی

به معنای اینکه چیزی به طرز مؤثر و با کیفیت انجام شده است، معمولاً به مدیریت یا اجرای یک فعالیت اشاره دارد.