معنی فارسی well founded

B2

به خوبی بنیان‌گذاری شده، به معنای فرضی که بر اساس دلایل منطقی و معتبر ایجاد شده است.

Based on solid reasoning or principles, often used to describe arguments, fears, or reputations.

example
معنی(example):

ترس‌های او با توجه به شرایط به خوبی بنیان‌گذاری شده است.

مثال:

Her fears are well founded given the circumstances.

معنی(example):

این شرکت یک شهرت به خوبی بنیان‌گذاری شده برای کیفیت دارد.

مثال:

The company has a well founded reputation for quality.

معنی فارسی کلمه well founded

: معنی well founded به فارسی

به خوبی بنیان‌گذاری شده، به معنای فرضی که بر اساس دلایل منطقی و معتبر ایجاد شده است.