معنی فارسی well mannered

B1

افراد قابل احترام که رفتارهای خوبی از خود نشان می‌دهند و قوانین آداب و معاشرت را رعایت می‌کنند.

Having or showing good manners; polite and respectful in behavior.

adjective
معنی(adjective):

Having good manners; polite, courteous and socially correct; conforming to standards of good behaviour.

مثال:

A well-mannered gentleman always allows others first.

example
معنی(example):

کودک با آداب و خوب تربیت شده است و همیشه لطفا و متشکرم می‌گوید.

مثال:

The child is well mannered and always says please and thank you.

معنی(example):

در مهمانی شام، همه با ادب و با آداب بودند.

مثال:

At the dinner party, everyone was well mannered and polite.

معنی فارسی کلمه well mannered

: معنی well mannered به فارسی

افراد قابل احترام که رفتارهای خوبی از خود نشان می‌دهند و قوانین آداب و معاشرت را رعایت می‌کنند.