معنی فارسی well matured
B1به خوبی به مرحلهٔ بلوغ رسیده، به ویژه در زمینهٔ طعم یا تجربه.
Having reached a level of development or ripeness.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این پنیر به خوبی بالغ شده است تا بهترین طعم را داشته باشد.
مثال:
The cheese is well matured for the best flavor.
معنی(example):
تفکرات او پس از سالها تجربه به خوبی بالغ شدهاند.
مثال:
His thoughts are well matured after years of experience.
معنی فارسی کلمه well matured
:
به خوبی به مرحلهٔ بلوغ رسیده، به ویژه در زمینهٔ طعم یا تجربه.