معنی فارسی well ordered
B1خوب مرتب، به معنای سازماندهی و ترتیب منطقی چیزها است.
Arranged in a systematic and orderly way.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
همه چیز در اتاق او به خوبی مرتب و منظم بود.
مثال:
Everything in her room was well ordered and tidy.
معنی(example):
یک برنامه منظم به من کمک میکند تا زمانم را بهتر مدیریت کنم.
مثال:
A well ordered schedule helps me manage my time better.
معنی فارسی کلمه well ordered
:
خوب مرتب، به معنای سازماندهی و ترتیب منطقی چیزها است.