معنی فارسی well-executed
B2بهخوبی انجام شده، به معنای اینکه کاری بهطور موفقیتآمیز و با دقت انجام شده است.
Executed in a skillful or competent manner.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این پروژه از ابتدا تا انتها بهخوبی اجرا شد.
مثال:
The project was well-executed from start to finish.
معنی(example):
اجرای او بهخوبی انجام شد و همه تماشاگران را تحت تاثیر قرار داد.
مثال:
Her performance was well-executed, impressing everyone in the audience.
معنی فارسی کلمه well-executed
:
بهخوبی انجام شده، به معنای اینکه کاری بهطور موفقیتآمیز و با دقت انجام شده است.