معنی فارسی well-maintained

B2

به خوبی نگهداری‌شده، به‌ویژه در رابطه با زیرساخت یا تجهیزات.

Properly cared for and serviced, ensuring functionality and longevity.

example
معنی(example):

پارک به خوبی نگهداری می‌شود و آن را به مکان خوشایندی برای بازدید تبدیل می‌کند.

مثال:

The park is well-maintained, making it a pleasant place to visit.

معنی(example):

یک وسیله نقلیه که به خوبی نگهداری شود، نرم‌تر کار می‌کند و مدت زمان بیشتری دوام می‌آورد.

مثال:

A well-maintained vehicle runs more smoothly and lasts longer.

معنی فارسی کلمه well-maintained

: معنی well-maintained به فارسی

به خوبی نگهداری‌شده، به‌ویژه در رابطه با زیرساخت یا تجهیزات.