معنی فارسی well-matched
B1به خوبی هماهنگ به معنی داشتن خصوصیات یا توانایی‌های مشابه در ارتباط با یکدیگر است.
Having similar qualities or abilities that complement each other well.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of comparable strength or power.
مثال:
These two soccer teams are well-matched.
معنی(adjective):
Suitable to be in a relationship with one another.
مثال:
Rob and Sam are well-matched as a couple.
example
معنی(example):
آنها یک جفت خوب در بازی هستند.
مثال:
They are a well-matched pair in the game.
معنی(example):
تیم‌های خوب هماهنگ یک مسابقه هیجان‌انگیز را رقم زدند.
مثال:
The well-matched teams made for an exciting match.
معنی فارسی کلمه well-matched
:
به خوبی هماهنگ به معنی داشتن خصوصیات یا توانایی‌های مشابه در ارتباط با یکدیگر است.
