معنی فارسی well-turned
B2خوب بافته شده، به معنای عبارتی که به خوبی و هنرمندانه بیان شده است.
Skillfully or elegantly expressed, especially in writing or speech.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having a pleasing shape
معنی(adjective):
(of language) Pleasingly expressed
معنی(adjective):
(of woodwork) Expertly turned on a lathe
example
معنی(example):
او تعریفی خوب و باهنر داد که همه را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
She gave a well-turned compliment that impressed everyone.
معنی(example):
عبارت خوب و باهنر او سخنرانی را به یاد ماندنی کرد.
مثال:
His well-turned phrase made the speech memorable.
معنی فارسی کلمه well-turned
:
خوب بافته شده، به معنای عبارتی که به خوبی و هنرمندانه بیان شده است.
