معنی فارسی wellbeing

B2

بهزیستی به شرایط خوب فیزیکی، روانی و اجتماعی اشاره دارد و نشان‌دهنده‌ی زندگی بدون استرس و معضلات است.

A state of being comfortable, healthy, or happy, often encompassing physical, mental, and social aspects.

noun
معنی(noun):

A state of health, happiness and/or prosperity.

example
معنی(example):

او برای بهزیستی خود یوگا را تمرین می‌کند.

مثال:

She practices yoga for her wellbeing.

معنی(example):

بسیاری از فعالیت‌ها می‌توانند به بهبود بهزیستی ذهنی و جسمی کمک کنند.

مثال:

Many activities can improve mental and physical wellbeing.

معنی فارسی کلمه wellbeing

: معنی wellbeing به فارسی

بهزیستی به شرایط خوب فیزیکی، روانی و اجتماعی اشاره دارد و نشان‌دهنده‌ی زندگی بدون استرس و معضلات است.