معنی فارسی wellies
A2 /ˈwɛliz/چکمههای لاستیکی که معمولاً برای جلوگیری از خیس شدن پاها در شرایط خیس یا گلآلود پوشیده میشوند.
Rubber boots designed to keep feet dry in wet or muddy conditions.
- noun
noun
معنی(noun):
Wellington boots
example
معنی(example):
من چکمههای لاستیکیام را به جشنوارهی گلی پوشیدم تا پایم خشک بماند.
مثال:
I wore my wellies to the muddy festival to keep my feet dry.
معنی(example):
کشاورزان معمولاً هنگام کار در مزارع مرطوب چکمههای لاستیکی میپوشند.
مثال:
Farmers often wear wellies when they work in wet fields.
معنی فارسی کلمه wellies
:
چکمههای لاستیکی که معمولاً برای جلوگیری از خیس شدن پاها در شرایط خیس یا گلآلود پوشیده میشوند.