معنی فارسی wetlands

B2

مناطق مرطوب با پوشش گیاهی و خاک خاص که آب در آنجا تجمع می‌کند و زیستگاه‌های منحصر به فردی را فراهم می‌آورد.

Areas where water covers the soil or is present at or near the surface, creating unique habitats.

noun
معنی(noun):

(usually in the plural) Land that is covered mostly with water, with occasional marshy and soggy areas.

example
معنی(example):

زمین‌های خیس اکوسیستم‌های مهمی برای بسیاری از گونه‌ها هستند.

مثال:

Wetlands are important ecosystems for many species.

معنی(example):

ما به زمین‌های خیس رفتیم تا پرندگان مهاجر را مشاهده کنیم.

مثال:

We visited the wetlands to observe migratory birds.

معنی فارسی کلمه wetlands

: معنی wetlands به فارسی

مناطق مرطوب با پوشش گیاهی و خاک خاص که آب در آنجا تجمع می‌کند و زیستگاه‌های منحصر به فردی را فراهم می‌آورد.