معنی فارسی whack job
B1اصطلاحی غیررسمی برای توصیف فردی که از نظر عقلانی غیرمعمول یا غیرقابل قبول است.
An informal term used to describe someone who is mentally unstable or eccentric.
- noun
noun
معنی(noun):
A crazy, possibly dangerous, person.
example
معنی(example):
او به خاطر ایده‌های عجیبش به عنوان یک فرد دیوانه شناخته می‌شود.
مثال:
He is considered a whack job for his strange ideas.
معنی(example):
مردم فکر می‌کردند او به دلیل باور به نظریه‌های توطئه یک فرد دیوانه است.
مثال:
People thought she was a whack job for believing in conspiracy theories.
معنی فارسی کلمه whack job
:
اصطلاحی غیررسمی برای توصیف فردی که از نظر عقلانی غیرمعمول یا غیرقابل قبول است.
