معنی فارسی whalebone

B1

استخوان نهنگ به استخوان‌هایی اشاره دارد که از نهنگ‌ها استخراج می‌شود و در صنایع دستی و ابزارسازی استفاده می‌شود.

Bone from a whale, historically used for making various items and tools.

noun
معنی(noun):

The horny material from the fringed plates of the upper jaw of baleen whales that are used to filter plankton; once used as stays in corsets

example
معنی(example):

در گذشته از استخوان نهنگ برای ساخت ابزار و وسایل مختلف استفاده می‌شد.

مثال:

Whalebone was used in the past to make various tools and items.

معنی(example):

بسیاری از صنایع دستی سنتی از استخوان نهنگ به خاطر دوامش استفاده کردند.

مثال:

Many traditional crafts used whalebone for its durability.

معنی فارسی کلمه whalebone

: معنی whalebone به فارسی

استخوان نهنگ به استخوان‌هایی اشاره دارد که از نهنگ‌ها استخراج می‌شود و در صنایع دستی و ابزارسازی استفاده می‌شود.