معنی فارسی wheeching

B1

ویکی کردن به روند یا عمل ایجاد صداهای بلندی به خصوص در هنگام خوشحالی یا هیجان اشاره دارد.

The act of making a loud, excited sound, often in relation to expressing happiness.

verb
معنی(verb):

To move quickly.

example
معنی(example):

صدای ویکی قطار از دور شنیده می‌شد.

مثال:

The wheeching sound of the train could be heard from afar.

معنی(example):

او از صدای ویکی باد در میان درختان لذت می‌برد.

مثال:

He enjoyed the wheeching of the wind through the trees.

معنی فارسی کلمه wheeching

: معنی wheeching به فارسی

ویکی کردن به روند یا عمل ایجاد صداهای بلندی به خصوص در هنگام خوشحالی یا هیجان اشاره دارد.